واژه های آلما پز
من خارم میاد!!!
مرور خاطرات
احتمالاً ...
دَرساتو بخون...
دلم میشکنه...
موبایل...
تِتون میده...
سلام امروز سه شنبه 24 مهر امروز بعدازظهر من، شما و بابا احد رفتیم خیاطی مردانه که شلوار بابا و پالتو مامان تعمیر بشه، که: من و شما نشستیم روی نیمکت داخل خیاطی به خاطر اینکه پایه ها اندازشون یکسان نبود نیمکت تکون میخورد که شما... یه دفعه گفتی: مامان اِلام پاشو. مامان هم بلند شد و گفتم: آلما چرا بلند بشم؟ مامان الهام پاش درد می کنه! شما گفتی: مامان تِتون میخوره... که من، بابا احد و خیاط کلی خندیدیم چند دفعه هم از داخل خیاطی فرار کردی و رفتی بیرون، شیطون خانم ...